«باغی که درختانش به جای میوه، سنگ دارند.» شاید عجیب به نظر برسد اما واقعا چنین باغی در استانکرمان وجود دارد. به اینجا
باغ سنگی سیرجان میگویند: ترکیبی هنرمندانه از ذهن خلاق و هنرمند یک درویش کرمانی با طبیعت. او تصمیم میگیرد روی درختانش سنگ بچسباند و آویزان کند. اما چه اتفاقی میافتد که یک نفر دست به چنین کاری میزند؟ با
اسمارتیز همراه باشید تا جواب این سوال را پیدا کنیم.
شاید اینها را هم بپسندید!
بهترین زمان بازدید از باغ سنگی سیرجان
از آنجایی که باغ سنگی سیرجان در بیابان واقع شده، اختلاف دمای زیادی با شهر دارد، برای همین حتما در روز به اینجا سر بزنید. به طور کلی، کرمان از اوایل تیر تا اواسط شهریورماه، گرمترین روزها را دارد و دمای هوا تا 40 درجه هم میرود. اما از اوایل دی تا اوایل اسفند، سردترین روزها را تجربه میکند. بنابراین بهترین زمان بازدید از کرمان، اوایل بهار و فصل پاییز است. البته اگر در فصل پاییز نتوانستید به کرمان بروید به بهار و نوروز هم میتوانید فکر کنید. در این زمان، بسیاری از مسافران تعطیلات نوروزی به کرمان میروند.
نمایی از سنگها و درختان باغ سنگی
راه دسترسی به باغ سنگی سیرجان
آدرس: استان کرمان، 40 کیلومتری جنوب شرقی سیرجان، دهستان بلورد، روستای میاندوآب
باغی که به مانندش را نخواهید دید
مسیر دسترسی: وقتی به کرمان رسیدید، باید به سمت جاده سیرجان – بافت خارج شوید. بعد از 30 کیلومتر رانندگی و گذشتن از بلورد، حیدرآباد و میاندوآب به تابلوی راهنمای منطقه نمونه گردشگری باغ سنگی خواهید رسید. باید وارد فرعی بشوید و چهار کیلومتر مسیر خاکی را طی کنید. سپس به باغ سنگی میرسید و میبینید که درب آن همیشه باز است.
هزینه بلیط و ساعات دسترسی
هزینه بلیط برای گردشگران ایرانی: رایگان
هزینه بلیط برای گردشگران خارجی: رایگان
ساعات دسترسی: هرروز 24 ساعته
مدت زمان پیشنهادی برای بازدید از جاذبه: بین 2 تا 3 ساعت
دانستنیهایی قبل از دیدن باغ سنگی سیرجان
باغ سنگی سیرجان از عجیبترین جاهایی است که در عمرتان خواهید دید و میتوانیم به جرئت بگوییم نمونه این باغ را شاید هیچ وقت دیگر نبینید. درواقع باغ سنگی سیرجان، نمونهای منحصربهفرد در ایران و جهان است. در باغ سنگی هیچ نشانی از حیات دیده نمیشود. این باغ که یک شش ضلعی نامنظم است، مجموعه درختان خشکیدهای است که به جای میوه و شکوفه، میوههای سنگی دارد. عجیب شد نه؟
مقبره درویش خان در باغ سنگی
باغ سنگی حاصل هنر و دقت درویش خان اسفندیارپور بود؛ صاحب باغ که مردی ناشنوا و لال بود که در سال 1303 شمسی در روستای میاندوآب کرمان به دنیا آمده بود. او از بزرگان و خانهای این منطقه به حساب میآمد. حتی قدیمیهای کرمان میگویند که اصل و نسب درویش خان به خانهای خیلی قدیمی کرمان برمیگردد و از ایلیاتیهایی بودند که توسط رضاشاه در روستای بلورد کوچه داده شدند.درویش خان یکی از زمینداران شهر سیرجان بود و از راه چوپانی و باغبانی، گذران زندگی میکرد. عمده درختانی که درویش خان میکاشت، بادام و گردو بودند. درکل درویش خان را به عنوان یکی از دلاوران و افراد مهم آن منطقه میشناسند.
داستانهای زیادی از زندگی درویش خان وجود دارد. برخی میگویند که او یک بار گوسفندان خود را از دست یک جفت پلنگ نجات داده. میگویند که او بازیهای خطرناکی با گرگ و مارها انجام میداده. داستان دیگری که نقل میکنند نجات شتری بود که در روز عاشورا، پاهایش در قبری فرورفته و گیر کرده بود.
درویش خان در سال 1386 از دنیا رفت. یکی از پسرانش در اثر واژگونی تراکتور و همسر وی نیز سالها پیش فوت کرد. تنها باقیمانده از درویش خان، یک پسر و عروس است. خانهی این دو، نزدیک به باغ است و پاسدار خوبی برای باغ سنگی هستند.
اما این باغ سنگی چطور و چرا شکل گرفت؟ آیا باغ نفرین شده است؟ زندگی درویش خان تا سال 1340 بر وفق مرادش بود. در این سال طرح اصلاحات اراضی انجام شد و وی زمینهای خود را از دست داد. مسلما غم و اندوهی که درویش خان را فراگرفت، وی را از درون نابود کرد. درختان باغ تک به تک خشکیدند و او فقط نگاه میکرد. چند سال گذشت و هیچ اثری از زندگی در این باغ نماند و درختان کامل خشک شدند. درویش خان یک گودال نیم متری حفر میکند و تنهی خشکیدهی یکی از درختان را در آن میگذارد و از درخت، سنگ آویزان میکند. درویش خان این کار را تا آنجایی که توانست برای همه درختان انجام داد و در اواخر عمرش وسعت باغ به هزار متر و درختان به 180 عدد میرسند. در این زمان درویش خان حس پیروزی دارد چون الان باغی با درختان زیاد متعلق به او است. باغی که نه میتوانند از وی بگیرند و نه درختانش از بین میروند. وجود درختان سنگی یعنی شروع زندگی دوباره برای درویش خان. درختان سنگی، زندگی درویش خان را شریک میشوند و الان تصویری از زندگی وی را در خود منعکس میکنند.
به جز سنگ، درویش خان اشیای دیگری را هم روی درختها آویزان میکند. مثلا سر گوسفندانی که توسط گرگ کشته شده بودند. البته مردم به این حرکت اعتراض کردند و درویش خان هم دست از آن برداشت اما تصمیم گرفت چیزهای دیگری آویزان کند مثل لوله اگزوز ماشین، چرخ دنده های فرسوده، لاستیک های نخ نمای پنچر شده، پیت نفت، قوطی حلبی، انبارک نفت چراغ علاءالدین، آینه شکسته و شناور کولر، فنر، مقره های شکسته، تیرهای تلگراف، نی قلیان شکسته و بسیاری ضایعات دیگر. درویش خان از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را روی درختان خشکیده آویزان کرد!
نظرات متفاوتی راجع به باغ سنگی هست. مثلا ممکن است وقتی آن را میبینید فکر کنید که مردی دیوانه شده و از جنون خود این کار را کرده اما بعضی ذوق هنری درویش خان را در این باغ میبینند. هنری که همه ابعاد زندگی خود را در چندین درخت خلاصه کرد.
زندگی درویش خان و باغ او به مرور زمان تبدیل به یک جاذبه گردشگری مهم میشود. همین اتفاق، درویش خان را زبانزد توریستها میکند. تا چند سال پیش که درویش خان زنده بود، با توریستها در معرفی باغ همراهی میکرد. وی برای معرفی باغ مدام به آسمان و زمین اشاره میکرد و لبخند میزد. لبخند وی خاطره خوبی را برای گردشگران رقم میزد.
وقتی تعداد گردشگران باغ سنگی افزایش یافت، اهالی روستا که به شهر مهاجرت کرده بودند دوباره بازمیگردند چون این باغ اکنون عامل رونق روستا بود.
درویش خان و باغش در زمانهای قدیم
در سال 1355، پرویزی کیمیاوی به باغ سنگی میرود تا زندگی درویش خان و باغش را در قالب یک فیلم بسازد. در این فیلم درویش خان نقش مردی ناشنوا و لال را دارد که در چادری در صحرا زندگی میکند. روزی تخته سنگی را میبیند و به درخت باغ آویزان میکند. روزهای بعد هم این کار را تکرار میکند. پرویز کیمیاوی در سال 1373 دوباره با درویش خان دیدار کرد تا اوضاعش را بداند. حاصل این دیدار مستند "پیرمرد و باغ سنگی" نام گرفت. بعد از پخش این مستند، سازمان میراث فرهنگی برای حفاظت از باغ اقدام به حصارکشی و تامین نگهبانی آن میکند.راهنمای بازدید از باغ سنگی سیرجان
اما درویش خان چگونه فکر ساخت این باغ را کرد؟ خانوادهاش میگویند بعد از طرح اصلاح اراضی، او تا مدتها گریه کرد و ناراحت بود و دست به ساخت این باغ زد. اما درباره چگونگی ایجاد ایده باغ در ذهنش چیزی نمیدانند. بعضی هم میگویند درویش خان یک شب خواب باغی از سنگ میبیند و از فردا همان ایده را اجرا میکند. روایات زیادی از این باغ وجود دارد اما هیچ پاسخ قطعی برای آنها نیست.
درختی تنها و سنگهای که به آن وابسته هستند
وقتی به باغ میروید و سنگها را میبینید، همزمان نگاهی هم به محیط اطرافتان بندازید. متوجه خواهید شد که چنین سنگهایی در هیچکجای باغ وجود ندارند. این سنگها از کوههای اطراف که در فاصله 5 کیلومتری قرار دارند آورده شدهاند. عدهای میگویند درویش خان آنها را با شتر و الاغ میآورده و عدهای میگویند خودش آنها را حمل میکرده و 4 روز طول میکشیده تا همه را بیاورد. ضمنا سیمی که از سوراخ سنگها رد شدند هم سوال برانگیز هستند. سنگهایی که چنین سوراخهای داشته باشند در کوه مشاهده نشدند. عدهای میگویند خودش آنها را سوراخ کرده اما هیچکس هم وی را درحال سوراخکردن سنگ ندیده است. هرچه جلوتر میرویم، این باغ عجیبتر میشود.
درختان این باغ یکی از بهترین فضاها برای عکاسی هستند و اصلا از آن غافل نشوید. متاسفانه بهدلیل عدم توجه، درختان در معرض تخریب و آسیب هستند. شما بهعنوان یک فرد مسئول حواستان باشد که تلاش یک عمر درویش خان را آسیب نزنید.
متاسفانه باغ سنگی کرمان، هیچگونه امکانات گردشگری ندارد و فرزند و عروس درویش خان تنها محافظان این باغ هستند. اگر این روند بیتوجهی ادامه پیدا کند متاسفانه شاهد از دستدادن حاصل دسترنج و هنر درویش خان خواهیم بود.
عکسی از درویش خان در دوران پیری
در
سفر به کرمان حتما سفر به سیرجان و بازدید از باغ سنگی را در برنامه خود بگذارید. جدا از باغ سنگی، میتوانید به سایر
جاهای دیدنی سیرجان مثل قلعه سنگ، منبرسنگی، قلعهها و برجهای قدیمی، شاه فیروز، میر زبیر، کاروانسراها و خانههای قدیمی، بازارها، مساجد، چشمهها، یخدانها و بادگیر چپقی سر بزنید.