بامزه‌ترین چیزهایی که تنها در استانبول می‌توان دید

13 بهمن، 1398
13 بهمن، 1398
مدت مطالعه :
«اگر جهان تنها از یک کشور تشکیل شده‌بود، استانبول پایتخت آن کشور خواهد بود.» این جمله ناپلئون به خوبی اهمیت و جایگاه این شهر باستانی را نشان می‌دهد. شهر استانبول به دلیل جاذبه‌های زیبا و فراوانش گردشگران زیادی را به‌خود جذب می‌کند و در کشور ما نیز جزو پرطرفدارترین مقاصد گردشگری محسوب می‌شود و سالانه ایرانیان زیادی برای تفریح و خرید به این شهر سفر می‌کنند. در ادامه این مطلب قرار است شما را با عجیب ترین آداب و رسوم و عادات مردم استانبول و بامزه‌ترین چیزهایی که در سفر به استانبول می‌بینید، آشنا کنیم؛ با اسمارتیز همراه باشید.
استانبول همان قسطنطنیه است
فکرش را بکنید درحال گشت‌وگذار در شهری در قاره آسیا هستید و یکباره وارد قاره اروپا می‌شوید، استانبول دقیقا چنین جایی است. این شهر در دو قاره آسیا و اروپا قراردارد و تنها شهری در جهان است که در دو قاره واقع شده‌است. قسطنطنیه که از سخت‌ترین کلمات زبان فارسی به حساب می‌آید، نام قدیم شهر استانبول در زمان امپراطوری روم باستان بوده است. از سال 1770 و در زمان حکومت عثمانی نام استانبول (اسلامبول) به معنای شهر اسلامی روی آن گذاشته‌شد. قدمت این شهر به سال 667 پیش از میلاد برمی‌گردد و به دلیل منطقه جغرافیایی ویژه‌ای که دارد بارها در طول تاریخ به تصرف درآمده‌است.
خوردن نان باگت در استانبول
معمولا ما ایرانی‌ها برای خوردن نان باگت یا حتی سایر نان‌های حجیم، قسمت خمیری مانند وسط آن‌ها را جدا می‌کنیم و سپس داخل نان را با مواد غذایی پر می‌کنیم. یکی از اولین چیزهایی که در سفر خود به استانبول می‌بینید و شاید حسابی از دیدنش تعجب کنید این است که مردم این کشور برخلاف ما ایرانی‌ها، لایه بیرونی و سفت‌تر نان باگت را دور می‌ریزند و قسمت خمیری مانند وسط آن را می‌خورند.
چاه در استانبول
ترجمه متن داخل تصویر: افتادن درون چاه ممنوع می‌باشد. (این اطلاعیه را شهرداری یکی از مناطق استانبول نصب کرده‌است.)

خرید کفش نو در استانبول
ما ایرانی‌ها معمولا وقتی یکی از رفقایمان کفش نو می‌خرد به او می‌گوییم: "مبارک باشه؛ چه کفش قشنگی؛ چند خریدی؟" اما در استانبول اگر دوستانتان متوجه شوند که کفشتان نو است به سرعت پا روی کفشتان می‌گذارند تا کثیف شود و دیگر نو به نظر نرسد و خیلی هم از این کار خود لذت می‌برند. یکی دیگر از عادات عجیب و غریب برخی از استانبولی‌ها این است که دوست دارند کلمات را تکرار کنند. مثلا اگر یک دوست اهل استانبول داشته باشید و به او بگویید: "چای می‌خوری؟" در جوابتان با تعجب می‌گوید: "چایی؟" انگار تابه‌حال چایی نخورده و یا نمی‌داند چایی چیست. البته جالب‌تر اینجاست که پس از تکرار کلمه، تازه فکر می‌کنند و جواب سوال شما را می‌دهند.
از دیگر صحنه‌های جالبی که شاید در طول سفر به استانبول بارها با آن مواجه شوید سیگار کشیدن مردم این شهر است. شاید با خود بگویید دیدن سیگار کشیدن افراد صحنه‌ای عادی است اما چیزی که در استانبول عجیب است سیگار کشیدن افرادی است که آیین اسلام را به شدت رعایت می‌کنند و به اصطلاح حسابی مذهبی هستند. تصور کنید وقتی درحال قدم زدن در استانبول هستید، زنی را ببینید که چادر عربی به سر کرده و همه‌جای بدن خود را پوشانده ولی دارد پشت سر هم سیگار می‌کشد. دیدن چنین صحنه‌ای برای ما ایرانی‌ها عجیب به نظر می‌رسد اما در استانبول چیزی عادی است.
واکنش مردم نسبت به خودکشی
اگر ببینید فردی لبه ساختمان یا یک جای بلند ایستاده و قصد خودکشی دارد چه کار می‌کنید؟ مطمئنا جواب شما این است که به کمک آن می‌روید و سعی می‌کنید شخص را از انجام این کار منصرف کنید. اما مردم استانبول و حتی سراسر ترکیه برعکس عمل می‌کنند. یعنی به جای اینکه شخص را از خودکشی منصرف کنند، او را به این‌کار تشویق می‌کنند! این عمل به قدری در استانبول رایج است که حتی در تلویزیون هم شخصی را که قصد خودکشی دارد، تشویق به انجام این عمل می‌کنند. تصور کنید به استانبول رفته‌اید و قصد خودکشی دارید. در این حالت مردم استانبول به‌جای اینکه جلوی شما را بگیرند، برای شما دست و سوت می‌زنند و می‌گویند: "بپر دیگه بزدل! جرات نداری بپری ترسو؟"
خودکشی در استانبول
ترجمه زیرنویس: اون نمیتونه بپره، اون نمیخواد بپره، اون ترسو هست، داره پایین رو نگاه میکنه. (لبخند مردمی که دارند خودکشی رو تماشا می‌کنند)

دونر کباب و عطسه در استانبول
در استانبول اگر عطسه کنید کسانی که اطراف شما هستند می‌گویند: "Cok yasa" یعنی عمرت طولانی باد. البته ما ایرانی‌ها نیز وقتی کسی عطسه می‌کند به او می‌گوییم عافیت باشه و چیز عجیبی نیست. اما تصور کنید در یک مکان رسمی یا مثلا سرکار هستید و ناگهان عطسه می‌کنید. در این حالت چند نفری که اطرافتان هستند در حالی که مشغول کارشان هستند و یا به مانیتور خیره شده‌اند، همزمان باهم می‌گویند: "Cok yasa". این رسم مردم استانبول به زمان پیش از اسلام برمی‌گردد و در آن زمان مردم معتقد بودند که با هرعطسه عمر انسان کوتاه‌تر می‌شود و به همین دلیل هرکسی عطسه می‌کرد همه به او می‌گفتند عمرت دراز باد. اگر با تورهای استانبول سفری به این شهر داشته باشید و به یکی از رستوران‌های این شهر بروید احتمالا صحنه‌های جالب می‌بینید. دونر از غذاهای محبوب مردم ترکیه و شهر استانبول است. مردم استانبول عادت دارند دونر را با دوغ می‌خورند که البته چیز عجیبی نیست. اما موردی که برای ما خیلی بامزه خواهد بود این است که حتما باید دوغ و دونر را همزمان تمام کنند و اگر نتوانند این کار را انجام دهند، احساس افسردگی می‌کنند!
رسم عجیب داماد زنون
اگر یادتان باشد در سریال شب‌های برره، مردم برره رسمی به نام خواستگار زنون داشتند و با چوب و چماق به جان خواستگار می‌افتادند. شاید برای شما این کار خنده‌دار و بامزه باشد اما مردم استانبول دقیقا چنین رسمی دارند با این تفاوت که داماد را می‌زنند. پس از اتمام مراسم عروسی و پیش از اینکه عروس و داماد به خانه خودشان بروند؛ دوستان و اقوام داماد، او را زیر چک و لگد می‌گیرند و حسابی کتکش می‌زنند!
کتک زدن داماد در استانبول
آخرین تصویر دیده شده از دامادها در استانبول زیر مشت و لگد

واکنش مردم نسبت‌به گرمای هوا
مردم استانبول و اکثر مناطق ترکیه در روزهایی که هوا خیلی گرم است اسلحه برمی‌دارند و به خورشید تیراندازی می‌کنند! پس اگر زمانی با پرواز تهران-استانبول به این شهر سفر کردید و صدای تیراندازی شنیدید نگران نشوید چون چیز خاصی نیست و فقط گرمای هوا حسابی به مردم فشار آورده است. یکی دیگر از رسوم و سنت‌های قدیمی مردم استانبول و ترکیه این است که اگر به فرد دیگری چاقو بدهند، ابتدا روی چاقو آب دهانشان را می‌ریزند و بعد چاقو را به شخص می‌دهند. مردم ترکیه اعتقاد دارند اگر این کار را انجام ندهند به زودی با شخصی که چاقو را به آن داده‌اند، دعوا می‌کنند. یکی از عادات جالب و خوب مردم استانبول و ترکیه این است که کمتر یکدیگر را با خانم یا آقا صدا می‌زنند. حتی افرادی که اصلا همدیگر را نمی‌شناسند، از کلماتی مثل برادر، خواهر، دایی و عمو برای صدا زدن هم استفاده می‌کنند.
تیراندازی به خورشید
در گرمای داغ تابستان تنها کاری که از دست مردم برمی‌آید شلیک به خورشید است.

حیوانات ولگرد خوشبخت در استانبول
مردم استانبول برای حیوانات ولگرد اهمیت زیادی قائل هستند. اوضاع گربه‌ها و سگ‌های خیابونی استانبول بسیار خوب است و مردم همیشه به آن‌ها آب و غذا می‌دهند. یکی از معروف‌ترین این حیوانات گربه‌ای به نام تمبیلی بود که چند سال پیش عکسی از آن در فضای مجازی منتشر و در مدت کوتاهی تبدیل به یک سلبریتی معروف شد. عکس این گربه چاق و تپل در حالی که کنار خیابان لم داده بود حسابی در فضای مجازی کولاک کرد اما مدتی بعد از این ماجرا تمبیلی براثر بیماری درگذشت و مجسمه برنزی او را در جایی که همیشه لم می‌داد، نصب کردند.
لم دادن گربه در استانبول
تمبیلی زمانی از سلبریتی‌های معروف فضای مجازی بود

یکی از صحنه‌های نادر در استانبول دیدن آب خوردن ساکنان است چرا که مردم این شهر ترجیح می‌دهند به جای آب، چای و دوغ بخورند. مردم استانبول بسیار حساس و عاطفی هستند، پس حواستان باشد همانطور که به راحتی اشکشان درمی‌آید به همان راحتی هم عصبانی می‌شوند. مردم استانبول در صورتی که بخواهید صورتحساب رستوران یا کافه را پرداخت کنید و یا این که بگویید قصد مهاجرت به آلمان را دارید با شما دست به یقه می‌شوند و ممکن است کار به جاهای باریک بکشد.
تعصب عجیب مردم به کشورشان
مهم‌ترین نکته‌ای که در سفر به استانبول و سراسر ترکیه باید بدانید این است که مردم این کشور بسیار تعصبی هستند و تعصب خاصی هم روی کشورشان دارند. اگر به پرچم و یا ملیت ترک‌ها بی‌احترامی کنید مثل آب خوردن شما را می‌کشند. چند سال قبل مردم ترکیه دو گردشگر انگلیسی را به دلیل آتش زدن پرچم ترکیه به قتل رساندند. مردم این کشور به قدری نسبت به کشوران تعصب دارند که در جای‌جای این کشور و در اکثر خانه‌ها پرچم ترکیه را خواهید دید.
علاقه عجیب مردم به ماشین‌آلات ساختمان‌سازی
یکی از کارهایی که در ترکیه و استانبول بسیار رایج است و جزو تفریحات اکثر مردم محسوب می‌شود، تماشای کارکردن ماشین‌آلات ساخت و ساز است. هرجایی که ماشین‌های ساختمان‌سازی مشغول کار باشند عده زیادی از مردم جمع می‌شوند و کارکردن بولدوزر و جرثقیل‌ها را تماشا می‌کنند و عکس فیلم نیز می‌گیرند. جالب اینجاست که این کار برایشان بسیار لذت بخش است و هرجا خانه‌ای درحال ساخت باشد جمعیت زیادی آن‌جا جمع می‌شوند و دست و جیغ و سوت می‌زنند. حتی دیده شده برخی از مردم این ماشین آلات را تشویق هم می‌کنند. مثلا به بولدوزر می‌گویند: "ایول عجب زوری داری، دمت گرم داداش!"
بولدوزر
بولدوزر و ماشین‌آلات ساختمان‌سازی در استانبول بسیار محبوب هستند.

مردم استانبول و ترکیه بسیار خرافاتی هستند و رمالی و فالگیری در این شهر بسیار رواج دارد. فال قهوه در این شهر بسیار مرسوم است و هرجایی که باشید حداقل یکی دو نفر پیدا می‌شود که بخواهند فالتان را بگیرند. استانبولی‌ها همانند اکثر مردم ترکیه از میوه‌های درختان کنار خیابان نمی‌خورند چراکه معتقدند این میوه‌ها برای جن‌ها هستند. یکی دیگر از کارهای جالب برخی مردم استانبول این است که از شلنگ آب دستشویی استفاده نمی‌کنند چون اعتقاد دارند داخل شلنگ جن وجود دارد. در ادامه آداب خرافی مردم استانبول باید بگوییم که استانبول‌ها اعتقاد دارند خوردن بستنی باعث مریضی می‌شود. همچنین معتقدند بوسیدن پای بچه باعث می‌شود که بچه بتواند سریع‌تر شروع به راه رفتن کند.
رسوم عجیب ازدواج
در استانبول پس از اینکه مراسم عقد و عروسی انجام می‌شود، عروس پای خود را روی پای داماد می‌گذارد و محکم فشار می‌دهد تا نشان دهد از این به بعد او حرف اول و آخر را می‌زند. در استانبول مهمان حرف اول و آخر را می‌زند و میزبان به هیچ عنوان نمی‌تواند حرف مهمان را نادیده بگیرد و هرچه مهمان خواست باید برای او فراهم شود. همینطور مهمانی رفتن به این صورت نیست که شما کسی را دعوت کنید بلکه مهمان خودش را دعوت می‌کند! مثلا تصور کنید در حال خرید هستید که یکدفعه عموی خود را می‌بینید و به شما می‌گوید بعدازظهر خونتونم.
خانه عجیب در استانبول
نمونه‌ای از معماری‌های خفن در استانبول

خرید در بازار بزرگ استانبول
بازار بزرگ استانبول از مکان‌های معروف این شهر است که بیش‌از 4000 مغازه دارد و از 64 خیابان تشکیل شده‌است. این بازار در سال 1455 و به دستور سلطان محمد فاتح ساخته شده و جزو بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین بازارهای سرپوشیده دنیا به حساب می‌آید. روزانه حدود 250 هزار تا 400 هزار نفر از این بازار دیدن می‌کنند و به همین دلیل جزو پربازدیدترین جاذبه‌های گردشگری دنیا به حساب می‌آید. در این بازار از شیر مرغ تا جان آدمیزاد هرچه بخواهید پیدا می‌شود. در پایان اگر قصد دارید با تور استانبول هتل 5 ستاره به این شهر سفر کنید، یادتان باشد که دیدن چنین چیزهایی در آن‌جا بسیار عادی است.
پلیس استانبول
در استانبول حواستان باشد تخلفات رانندگی انجام ندهید. پلیس‌های این شهر به خودشان هم رحم نمی‌کنند چه برسد به شما

موقعیت(ها)

برق مخابرات خوندم و عاشق تکنولوژی‌های روز هستم. اولین مطلبم رو زمانی که 16 سال داشتم برای هفته‌نامه دوچرخه نوشتم و از اون به بعد مدام در حال نوشتنم. علاقه زیادی به کتاب خوندن و دیدن فیلم و سریال دارم. اما چیزی برام جذاب‌تر از نوشتن نیست. سفر رفتن رو دوست دارم و در واقع کل زندگیم توی سفر بودم.

امتیاز دهید نظری تا کنون ثبت نشده است ۵ / 4.4 52 نفر
نظرتو با ما مطرح کن
نظرات دیگران
اولین نفری باشید که در مورد این مطلب نظر می‌دهد.