این بار به جای سفر به جایی خوش آب و هوا برای شنا یا خوشگذرانی، جاهای خیلی ترسناکی را برای سفر معرفی میکنیم. پس حوله و لباس شنای خود را بیخیال شوید و دستمال کاغذیهای برای گریه کردن آماده کنید، چون قرار است شما را به یک تور واقعی و هیجانانگیز در اروپا ببریم؛ توری که در هیچ جایی نمونهاش را پیدا نمیکنید. میخواهیم 10 مقصد
گردشگری سیاه در اروپا را به شما معرفی کنیم تا برای سفر بعدی خود گزینهی مناسبی داشته باشید. با
اسمارتیز همراه باشید.
شاید اینها را هم بپسندید!
گردشگری سیاه یا Dark tourism چیست؟
گردشگری سیاه به این شکل تعریف میشود: «گردشگری در مکانهایی که با اتفاقات مرگبار یا دردناک شناخته میشوند». این لیست میتواند شامل مکانهای خوفناکی مثل محل غرق شدن کشتی، جاهای غمانگیزی مثل اردوگاههای اسیرهای جنگی و یا فستیوالهای تجربهی نزدیک به مرگ باشد.
اگر ترجیح میدهید به جای نشستن در خانه و تماشا کردن این تجربهها از طریق تلویزیون خودتان دست به کار شوید، میتوانید به این مکانها سری بزنید و گردشگری سیاه را تجربه کنید.
1. سانحهی غرق شدن کشتی در کوستا کونکوردیا ایتالیا
یکی از بازماندگان این سانحه دقایقی پس از نجات یافتن با گریه گفت: «درست مثل تایتانیک بود!».
هم آره و هم نه. هر دوی این اتفاقات تراژدیهایی در مورد غرق شدن کشتی بودند اما در حادثهی تایتانیک 1517 نفر در سال 1912 کشته شدند و نسبتا زود به دست فراموشی سپرده شدند. تنها دلیلی که امروزه همه داستان تایتانیک را میدانند به خاطر فیلمی است که از آن ساخته شد و لئوناردو دیکاپریو در آن نقش بازی میکرد.
از طرف دیگر، کوستا کونکوردیا جانهای کمتری گرفت و هیچگاه فراموش نشد. بعد از این تراژدی یادوارهها و نمایشگاههای زیادی برگزار شد و البته بسیاری از بومیان منطقه از تعداد زیاد گردشگرانی که به آنجا سرازیر شد راضی بودند! کوستا کونکوردیا یک کشتی تفریحی بود که در لحظهی غرق شدن در 13 ژانویهی سال 2012، 3206 مسافر و 1023 خدمه داشت. کشتی به صخرههای خلیج توسکانی که در زیر آب بودند برخورد کرد.
کشتی به دلیل حرکت ابلهانهی ناخدا فرانسسکو اسکتینو بیش از اندازهی مجاز به ساحل نزدیک شده بود، چون ناخدا قصد داشت با بوق زدن و احترام گذشتن از کنار ساحل عبور کند تا هم مسافران و هم بینندگان ساحل را سرگرم کند! این برخورد باعث شد بدنهی فلزی کشتی شکافته شود و آب وارد کشتی شود. کشتی در نهایت به آرامی به داخل خلیج فرو رفت و در اثر این اتفاق 32 نفر جان خود را از دست دادند.
گردشگری سیاه؛ صحنهی تراژیک غرق شدن کشتی کوستا کونکوردیا
شما میتوانید بقایای زنگزدهی کشتی را که از ته دریا مشخص است با قایق ببینید. بومیان شما را تا نزدیکی این صحنهی وحشتناک میبرند و میتوانید تصویر آن را برای همیشه در ذهن خود ثبت کنید.
2. سربازخانهی بابنهاوسن در آلمان
نمیتوانید وقتی بحث از مکانهای وحشتآور در اروپا است حرفی از تاریکترین دوران آن یعنی
جنگ جهانی دوم نزنید. گردشگری سیاه باعث شده که بازدیدکنندههای مکانهای مختلف مربوط به جنگ جهانی دوم در اروپا به شدت افزایش پیدا کند؛ اردوگاه آشویتز با بیش از 2 میلیون بازدیدکننده در سال 2016 در صدر این لیست قرار دارد اما اگر به دنبال جایی میگردید که خلوتتر باشد و چیزهای بیشتری برای دیدن داشته باشد باید سراغ سربازخانهی بابنهاوسن بروید.
این سربازخانهها به دلیل کهنه و غیرقابل استفاده بودن بعد از جنگ جهانی دوم متروکه شدند اما بخشی از آن تبدیل به موزهای بزرگ و ارزشمند شد. دلیل اینکه این سربازخانهها را در لیست مکانهای مهم گردشگری سیاه قرار میدهند این است که گزارشهای زیادی از فعالیتهای غیرعادی از آن منتشر شده. هیچ چیز مثل یک داستان ترسناک در مورد ارواح مو به تن آدم سیخ نمیکند و بابنهاوسن یکی از بهترین داستانهای ارواح را در درون خودش دارد. وقتی به آنجا برسید احتمالا با شنیدن صداهایی به زبان آلمانی که از زیرزمین میآیند و در حال فریاد زدن بر سر همدیگر هستند حسابی بترسید.
بعضی از افراد هم میگویند لامپهای ساختمان بدون دلیل خاموش و روشن میشوند پس حتما چراغ قوه همراهتان ببرید. بعضیها هم سربازان آلمانیای را دیدهاند که با لباسهای نظامی خود در راهروها سرگردان هستند و حتی بعضی از افرادی که از این مکان بازدید کردهاند میگویند پشت تلفن صدای زنی میآید که با زبان عجیب و غریبی که هیچ کس نمیفهمد صحبت میکند.
3. روستای Oradour-sur-Glane در فرانسه
بازدید از این روستا در فرانسه تجربهی تکاندهندهای است اما نمیتوانید از روستایی که در سال 1944 کاملا توسط نیروهای ارتش نازی نابود شده انتظار زیادی داشته باشید.
در دهم ژوئن سال 1944 جنگ نزدیک به پایان خود بود و نیروهای متفقین سواحل نورماندی را به کلی گرفته بودند و بزرگترین حملهی دریایی تاریخ را انجام داده بودند؛ حملهای که سرنوشت جنگ را به کلی تغییر داده بود. اکثر اروپا امید داشتند که با این اتفاق جنگ به پایان برسد. اما درست در همین لحظات شاد و امیدوارانه، تراژدی وحشتناکی در این روستای فرانسوی اتفاق افتاد.
گردشگری سیاه؛ ماشین سوخته و زنگزدهی باقیمانده در روستا
زنان، مردان و کودکان روستا توسط ارتش هوایی نازیها زیر بمباران شدید کشته شدند؛ 642 نفر کشته توسط بمب، آتشسوزی و شلیک هوایی و زمینی. زنان و کودکان داخل کلیسا زندانی شدند و نیروهای نازی کلیسا را به آتش کشیده بود. امروز اگر وارد این کلیسا شوید هنوز میتوانید صندلیهای نیمهسوختهی کلیسا را درست همانجایی که بودند ببینید.
قدم گذاشتن درون کلیسا مثل این است که به گذشته سفر میکنید. تمام باقیماندهها درست همانطور که بودند نگهداری شدهاند تا یادوارهای از تراژدیای باشند که در اینجا اتفاق افتاد و به بشریت یادآوری کنند جنگ چه لحظههای وحشتناکی تولید میکند. هیچ کس نمیداند چرا این روستای کوچک برای این سرنوشت شوم انتخاب شد؛ آیا صرفا یک انتقام بود یا چیز بااهمیتی در این روستا وجود داشت؟ شاید هرگز این راز را نفهمیم.
4. پل خودکشی در اورتون
نزدیک روستای ساکت و آرام میلتون در اسکاتلند، پل اسرارآمیزی وجود دارد که به دلایل ناشناختهای سگهای زیادی در دههی 60 میلادی از روی آن اقدام به خودکشی میکردند و این اتفاق گردشگرهای زیادی را برای دیدن این پل به این منطقه جذب کرده.
گردشگری سیاه؛ خودکشی سگها از روی این پل یکی از عجیبترین اتفاقات بوده
اگر تا به حال سگ داشتهاید میدانید که این اتفاق چقدر عجیب است؛ احتمالا حتی نمیدانستید که سگها هم ممکن است خودکشی کنند. البته حدستان هم درست است چون مطابق بسیاری از یافتههای علمی سگها هرگز چنین کاری نمیکنند و این باعث میشود مسئله باز هم عجیبتر شود.
شاهدان دیدهاند که تعدادی از سگها در نقطهی خاصی از پل به مرگ وحشتآوری دچار شدند. این سگها از ارتفاع 15 متری بر روی صخرههای پایین پل سقوط میکردند و بر اثر این ضربهها میمردند. چیزی که باعث میشود قضیه پیچیدهتر شود و بیشتر به خودکشی شبیه باشد تا یک اتفاق، این است که این سگها قبل از پایین افتادن از روی لبهی پل بالا رفتهاند. چندتا از این سگها وقتی بار اول از سقوط نجات پیدا کردند، بعد از بهبود پیدا کردن دوباره روی پل رفتند و دوباره اقدام به پریدن و خودکشی کردند!
انجمن مبارزه با ظلم به حیوانات در اسکاتلند حتی تا آنجا پیش رفت که چند کارآگاه را برای بررسی بیشتر به این پل فرستاد تا دلیل این خودکشیها را پیدا کنند که البته آنها هم نتوانستند دلیل این رفتار عجیب را پیدا کنند.
5. فستیوال تجربههای نزدیک به مرگ
فستیوالهای عجیب و غریب زیادی در سراسر دنیا برگزار میشود اما هیچ کدام به پای فستیوال تجربههای نزدیک به مرگ که در روستای کوچک نیوز در اسپانیا برگزار میشود نمیرسند؛ خانهای برای تمام فعالیتها و رخدادهای عجیب و شگفتانگیز. عروسکهای در حال سوختن، دویدن با گاوهای نر وحشی، جنگ با گوجه و ... تنها بخشی از تفریحاتی هستند که در یک روز این فستیوال برگزار میشوند.
گردشگری سیاه؛ مراسم عجیب و غریب سوگواری برای زندههایی که ادای مردن در میآورند!
مردمانی از سراسر دنیا، که تجربهای نزدیک مرگ داشتهاند، این راه طولانی را طی میکنند تا خودشان را با دوستان و خانوادهیشان به این روستا در اسپانیا برسانند. وقتی رسیدند همگی درون تابوتهایی میخوابند و نقش مردهها را بازی میکنند؛ خانوادهی آنها تابوت را روی دوش میگذارند و آن را همراه با مراسم عزاداری در کوچههای روستا میچرخانند. در نهایت تمام این مراسم و تابوتها در قبرستان روستا به هم میرسند. در کلیسای محلی روستا دعا میخوانند و از این که زنده هستند سپاسگزاری میکنند و هدیهای نذر آن میکنند.
6. پریپیات در اوکراین
در شمال اوکراین شهر تاریخی پریپیات قرار دارد که حادثهی هستهای
چرنوبیل در سال 1986 در آن اتفاق افتاد. اتفاق وحشتناکی که الان بیش از 10 هزار گردشگر را سالانه به این شهر جذب میکند.
در 25 آپریل 1986، در هنگام انجام یک آزمون ایمنی مشکلاتی در ایستگاه برق هستهای بوجود آمد. سیستمهای ایمنی برای انجام این آزمون خاموش شده بودند اما به دلیل برخی مشکلات در طراحی راکتور هستهای و همچنین اشتباه انسانی، راکتور منفجر شد. با توجه به مقدار مواد رادیواکتیو منتشر شده در هوا، این انفجار بدترین انفجار هستهای تاریخ لقب گرفت. در لحظهی انفجار دو نفر کشته شدند اما تلفات و اثرات واقعی انفجار در هفتهها و ماههای بعد خودش را نشان داد.
گردشگری سیاه؛ شهربازی متروک چرنوبیل که تبدیل به مرکز گردشگری شده.
237 خدمتکار، آتشنشان و کارمند نیروگاه به بیماریهای شدید رادیواکتیوی دچار شدند که 31 نفر از آنها در 3 ماه اول جان خود را از دست دادند. مردان، زنان و کودکان زیادی دچار سرطان، مشکلات ژنتیکی و بیماریهای شدید رادیواکتیوی شدند. تا امروز تاثیرات واقعی و کامل چرنوبیل مشخص نشده و آمار منتشر شده متناقض است؛ برخی می گویند تعداد مبتلاشدگان از یک میلیون نفر هم عبور کرده. بعد از این اتفاق و پیآمدهای تراژیک آن که هنوز هم دیده میشوند، هیچکس فکر نمیکرد که چرنوبیل تبدیل به یک مرکز گردشگری شود.
امروز دولت اوکراین به گردشگران اجازه میدهد به طور مرتب اما در بازههای زمانی کوتاه از شهر متروکهی پریپیات دیدن کنند. شهری که در آن زمان دهها هزار ساکنانش تخلیه شدند و خانهها، مدرسهها و حتی پارکهایش رها شدند تا بپوسند. از آن زمان هیچ چیز این شهر دستکاری نشده و قدم گذاشتن در آن مثل قدم گذاشتن در یک فیلم آخرالزمانی است.
این شهر روحزده مثل لحظهای از زمان و دوران شوروی است که متوقف شده، تبلیغات کمونیستی هنوز بر دیوارهای آن دیده میشود و داس و چکش معروف آنها بر روی تابلوها مشخص است. وقتی در این شهر قدم میزنید احساس میکنید زمان متوقف شده است زیرا تمام ساعتها روی 11 و 55 دقیقه ثابت ماندهاند.
7. ویلینیوس در لیتوانی
تا سال 1991 ویلینیوس در کشور لیتوانی یکی از مراکز اصلی و زندانهای مهم سرویس اطلاعاتی شوروی سابق بود؛ اما امروز این مکان تبدیل به موزهی از قربانیان این نسلکشی شده تا به بازدیدکنندهها دوران سرکوب شهروندان لیتوانیایی تحت حکومت شوروی را نشان دهد. زندانیهایی که بعضی از آنها به صحراهای سیبری تبعید میشدند.
گردشگری سیاه؛ روزگار سیاه شهروندان لیتوانیایی تحت حکومت شوروی در این موزه به نمایش گذاشته شده.
سرویس اطلاعاتی شوروی (KGB) و سرویس اطلاعاتی آلمان (معروف به گشتاپو) جنایات وحشتناکی را برنامهریزی و اجرا کردند. برای بسیاری از مردم اتفاقاتی که در لیتوانی افتاد ناشناخته مانده زیرا هیچ کدام از آنها در اروپای غربی تدریس نمیشوند؛ پس برای آموختن و دانستن آنها هیچ جایی بهتر از موزهی ویلینیوس وجود ندارد.
بیشتر از 75 هزار شهروند لیتوانیایی در طول حکومت شوروی ناپدید، زندانی و یا اعدام شدند. منابع طبیعی کشور توسط دولت کمونیست به شدت استعمار میشد و هرکس قصد مقاومت در برابر آنها را داشت مورد شکنجه و مجازاتهای وحشتناک قرار میگرفت. این موزه شامل یک زیرزمین میشود که زندانهای KGB در آن قرار داشت و همچنین اتاق اعدام که وسایل وحشتناک آن هنوز موجود است و در معرض نمایش قرار دارد. بعضی از این سلولها کاملا دستنخورده هستند و دقیقا شبیه سال 1991 حفظ شدهاند که باعث میشود اصالت موزه بالاتر برود.
8. ماموریت ترابلها در ایرلند شمالی
شهر بلفاست که الان به عنوان یاقوت ایرلند شناخته میشود، روزگاری به جای رنگ سبز درگیر دوران وحشتناک و مرگباری بود. برای سالها، از دههی 60 تا 90 میلادی هیچکس دوست نداشت به دلیل حضور ترابلها پا به شهر بلفاست بگذارد. اما اکنون در دوران بعد از ترابلها، گردشگران دسته دسته به خیابانهای بلفاست میآیند تا در مورد تاریخ خونین آن بیشتر بدانند.
گردشگری سیاه؛ از مکانهای تاریخی تاریک اما زیبای بلفاست که مربوط به دوران ترابلها است.
ترابلها مربوط به دورهی زمانی خاصی از تاریخ بلفاست هستند که ملیگراها و اتحادیهگرایان در حال مبارزات شدیدی با یکدیگر بودند. این مبارزات در سال 1998 توسط توافق «جمعهی مبارک» پایان یافت. امروز شما میتوانید یک تاکسی کرایه کنید و به قسمتهای مختلف شهر که در دوران ترابلها اهمیت زیادی داشتند سر بزنید. سراسر این شهر پر از خاطرات تلخ مبارزات تاریخی است. یکی از این مکانهایی که باید از آن دیدن کنید جادهی کرملین و دادگاه شهر است. این ساختمان ویکتوریایی در آن زمان نقش بسیار مهمی داشت. افراد زیادی که در مبارزات شرکت داشتند در آن زندانی و حتی اعدام شده بودند.
9. پمپی در ایتالیا
پمپی قرنها به دلیل حادثهی آتشفشانی آن در سال 79 میلادی که منجر به از بین رفتن کامل شهر شد شناخته میشود. احتمالا این شهر یکی از قدیمیترین مکانهای گردشگری سیاه در اروپا باشد. البته با اینکه اصطلاح گردشگری سیاه زمان زیادی نیست که مورد استفاده قرار میگیرد، با این حال مردم سالهای زیادی است که برای دیدن باقیماندههای سوختهی این شهر از آن بازدید میکنند.
این مکان برای باستانشناسان و تمام کسانی که به تاریخ علاقهکند هستند بسیار مهم است زیرا بزرگترین و سالمترین باقیماندهای است که از شهرهای امپراطوری روم به جا مانده. دلیلی که شهر را اینقدر سالم و دست نخورده نگه داشته دقیقا همان دلیلی است که آن را متروک کرده و به یکی از اصلیترین مکانهای گردشگری سیاه تبدیل کرده؛ پوشیده شدن در میان مواد مذاب و خاکسترهای آتشفشانی در شب انفجار.
این شهر برای قرنهای زیر خاکستر مدفون بود و در قرن 18 بود که توسط باستانشناسان کشف و تبدیل به مکانی تاریک و یادگاری از مرگ برای گردشگران سراسر جهان شد. در کاوشهای باستان شناسانهی این مکان هم نمادهای زیبایی مثل موزاییکهای چشمگیر و هم یادگارهای غمانگیزی مثل بدنهای انسانهای دفن شده در زیر خاکسترها کشف شد.
این بدنهای کشف شده اصلیترین جاذبهی مربوط به گردشگری سیاه هستند؛ دیدن بدنهای کامل شهروندان رومی که در حال فرار از آتشفشان مدفون شدهاند، که آخرین لحظات دردآور زندگی آنها در شهر پمپی را به تصویر میکشد، فرصتی استثنایی است که شاید در هیچ جای دیگری نسیبتان نشود.
گردشگری سیاه؛ انسانها و ساختمانهای باقیمانده از انفجار عظیم آتشفشانی در پمپی
بعضی از این بدنها هم از موم و گچ ساخته شدهاند و از خیابان اسکلتها به موزه منتقل شدهاند. این بدنها در واقع انسانهایی هستند که هر کدام در شرایط خاصی در حال مقاومت برای فرار از مرگ، زیر خاکستر مدفون شدهاند و بدنهایشان در طی قرنها نابود شده. با این حال جای خالی این بدنها حالتی مثل یک قالب را ایجاد کرده که با ریختن موم و گچ و شفت شدن آن میتوان مجسمههای آنها را بازسازی کرد.
10. نبرد سُم در فرانسه
احتمالا هر وقت کسی اسم نبرد سُم را به زبان بیاورد فورا به یاد جسدهای باقیمانده از
جنگ جهانی اول میافتید. در این مکان بیش از 3 میلیون سرباز از 20 کشور جهان در میدانی به مساحت 45 کیلومتر مربع با هم جنگیدند و تصاویر و خاطرههای خونباری به جا گذاشتند.
گردشگری سیاه؛ یکی از عکسهای مستند از صحنهی نبرد سُم در فرانسه
این نبرد بین روزهای اول جولای و اول نوامبر 1916 در نزدیکی رودخانهی سُم در فرانسه اتفاق افتاد. یکی از خونبارترین نبردهای تاریخ که در روز اول آن بیش از 57 هزار سرباز بریتانیایی کشته شدند. ترس از خاطرات این نبرد برای همیشه در حافظهی سُم حک شده و شما میتوانید با قدم زدن در این مکان بسیاری از یادوارههای آن دوران از جمله قبرستان بزرگ آن را ببینید.
اثرات انفجارها، خاکریزها و خرابههای این نبرد هنوز حفظ شدهاند؛ مثلا یکی از حفرههای عمیق که 91 متر قطر و 21 متر عمق دارد و یکی از بزرگترین میدانهای مین جنگی بوده همچنان قابل بازدید است.