سفر و ماجراجویی از جمله فعالیتهایی است که این روزها علاقهمندان زیادی پیداکرده. رفتن به فراتر از مرزها و ثبت رکورد در این حوزه کار ساده و راحتی نیست. در این مصاحبه به سراغ
رضا پاکروان رفتهایم. رضا متخصص ماجراجویی با وسایلی است که با نیروی انسانی حرکت میکنند و هدفش مستندسازی و روایت داستان زندگی انسانهایی است که در دورترین نقاط کره زمین زندگی میکنند. رضا با عبور از
صحرای آفریقا در 13 روز با دوچرخه نامش را در کتاب گینس بهعنوان سریعترین عبور ثبت کرده است و البته ماجراجوییهای عجیبوغریب بیشتری در کارنامه زندگی حرفه اش دارد که با آنها آشنا خواهیم شد؛ با
اسمارتیز همراه باشید.
شاید اینها را هم بپسندید!
رکوردی که در جهان ثبت شد
رضا همواره به انجام کارهای بزرگ فکر میکند و برای رسیدن به این اهداف، برنامهریزی و سخت تلاش میکند. صحرای بزرگ آفریقا هدف پرچالش و دشواری بود و انتخابی کاملاً ماجراجویانه. او تمام سختیها و خطرات این کار را به جان میخرد و سریعترین عبور را به نام خود ثبت میکند.
رضا پاکروان
در سال 1389 (4 مارس تا 17 مارس 2011) از صحرای آفریقا رد شدم و رکورد
جهانی گینس را به نام خودم ثبت کردم. این سفر کاملاً ماجراجویانه 13 روز و
5 ساعت و 50 دقیقه طول کشید و واقعاً به چالش کشیده شدم. شرایط برای من
حتی بحرانی هم شد. تشنگی و گرسنگی خیلی زیاد چیزی نمانده بود من را از پا
درآورد. توفانهای شن خیلی شدید از دیگر چالشهایی بود که باید با آن
مقابله میکردم. در آن سالها شمال آفریقا در حقیقت صحرای آفریقا خیلی جای
ناامنی بود و آدمربایی در آنجا خیلی انجام میشد. با هر سختیای بود
توانستم بهسلامت از این چالش بزرگ در زمان محدود عبور کنم.
یک پشه 18 هزار کیلومتر را به باد داد
لذت عبور از صحرای آفریقا باعث شد او و گروهش تصمیم به انجام کاری بسیار بزرگتر و پرچالشتر بگیرند. این بار عبور از سه قاره را انتخاب کردند و آفریقا بازهم در لیست او بود.
رضا پاکروان
رکورد دومی که زدم از شمالیترین نقطه اروپا به جنوبیترین نقطه آفریقا را
با دوچرخه رفتم که شامل 18 هزار کیلومتر میشد و 102 روز طول کشید. نماینده
گینس به ما گفته بود شما باید این مسیر را در 100 روز طی کنید تا رکورد
حساب بشود، البته نمیدانم این عدد را از کجا مشخص کردند. تا حالا کسی این
رکورد را در این مدت زمان ثبت نکرده. من در راه مالاریا گرفتم و نتوانستم
این رکورد را در گینس ثبت کنم؛ اما در نوع خودش رکوردی است چون هیچکسی با
این سرعت این مسافت را طی نکرده و من اولین کسی بودم که این کار را انجام
دادم. از سه قاره و 13 کشور رد شدم. کل قاره آفریقا از شمال تا جنوب و کل
قاره اروپا از شمال تا جنوب را طی کردم و درنهایت از خاورمیانه رد شدم و
همچنین از ایران.
رضا کتابی به زبان انگلیسی در رابطه با این سفرش با نام «از کاپ تا کیپ، سفر به آخر دنیا» در 416 صفحه منتشر کرده که شهلا طهماسبی آن را به فارسی ترجمه کرد.
اولین قدمهای ماجراجویانه
رضا پاکروان در سال 1353 در تهران به دنیا آمد. در اولین سفر ماجراجویانه بهاتفاق یکی از دوستانش به انزلی میروند و با دوچرخه به سمت قله سبلان حرکت میکنند. رضا در این سفر برای اولین بار خوابیدن در چادر و کمپینگ را تجربه میکند.
رضا پاکروان
آنها با دوچرخه تا پای کوه و سپس پیاده به سمت قله میروند و سبلان را فتح میکنند. در مسیر برگشت، دوچرخههای خود را برمیدارند و از سمت
خلخال به سمت اسالم رکاب میزنند. در نهایت به انزلی میرسند و با خودرو به تهران برمیگردند. این برنامه اولین ماجراجویی و حضور او در محیطهای خاص به حساب میآید.
رضا پاکروان
این سفر و برنامه دوچرخهسواری که تقریباً کوچک بود شروع ماجراجوییهای من
بود و تا امروز ادامه پیدا کرده است. درواقع در 18، 19 سالگی بهصورت
نیمهحرفهای بسکتبال بازی میکردم، اما از ورزشهای رقابتی خسته شدم و به
ماجراجویی روی آوردم.
ماجراجویانهترینها؛ خطرناکترینها
عبور از آمازون و مستندسازی در این بخش از دنیا هدف دیگر رضا شد. او بعد از عبور از قلب آفریقا و کشورهای پر چالش این قارهی سیاه به سمت ریههای کره زمین میرود. آمازون با تمام عجایبی که دارد برای رضا پاکروان انتخاب کاملاً خوب و پرچالشی بود. البته او در این سفر اهداف مهمی را دنبال کرد و مستندی که از این سفر ساخته شد، پیدا و پنهان این منطقه مهم دنیا را روایت میکند.
رضا پاکروان
من در این سفر از شرق تا غرب آمازون را با کمک وسایل نقلیه مختلف مانند
دوچرخه و هواپیماهای کوچک و قایق طی کردم و درجایی مجبور شدم هفت روز با
قایقهای بسیار ابتدایی البته موتوردار به سمت سرچشمه برخی رودخانههایی
بروم که به آمازون میریزند و با انسانهای بدوی روبه رو شوم. آنجا
قبیلههایی هست که تا به حالا با انسانهای مدرن در ارتباط نبودهاند.»
حرکت روی رودخانه آمازون کار بسیار خطرناکی است، چراکه هرلحظه ممکن است
کروکدیلهای عظیمالجثه و مارهای بزرگش به انسان حمله کنند. حشرات و
حیوانات کوچک در آن محیط بهاندازه حیوانات بزرگ خطرناک هستند و رضا شبها
کرمها و حشرات را از زیرپوستش درمیآورده است. در رابطه با چالشهایی که
او و تیم همراهش با آن مواجه شدند، میگوید: «چالش دیگر من کنار آمدن با
نوشیدنیها و غذاهای آن منطقه بود. در بخشی از سفر ذخیره غذای ما تمام شد و
بومیها غذاهای عجیب خود را در اختیار ما قرار دادند که خوردنش برای ما
سخت بود. من به این سفر رفتم تا مستندی در رابطه با وضعیت جنگلهای آمازون و
زندگی قبایل آن بسازم که به خاطر تصمیمات اشتباه به حالت نابودی
درآمدهاند.
رضا همراه با 5 نفر دیگر پا به اعماق جنگلهای آمازون میگذارد. ورود به چنین مناطقی نیاز به هماهنگیهای زیادی دارد و یک موسسه غیردولتی، مجوزهای لازم را از دولت پرو برای آنها گرفت.
رضا پاکروان و رفیق همیشه همراهش: دوچرخه
خطرات زیادی متوجه این گروه بود و مدتها برای کاهش خطر در این سفر برنامهریزی و مطالعه انجام دادند و موفق شدند آن را به پایان برسانند. مستندی که رضا و همراهانش ساختند «ترنس آمازونیکا» نام دارد و از شبکههای انگلیسیزبان متعدد و معروف دنیا پخش شده است.
سفر، حرفه من است
رضا در رابطه با سبک زندگیاش میگوید که خاص و معمولی است و فقط شغلش نیاز به سفر دارد. شاید به نظر برسد که رضا 90 درصد زندگیاش را در سفر میگذراند اما این موضوع واقعیت ندارد.
رضا پاکروان
من هم مثل آدمهای دیگر احتیاج به ارتزاق دارم، احتیاج به پول درآوردن
دارم. چیزهایی که آدمهای دیگر دوست دارند من هم دوست دارم. دوست دارم
رستوران بروم. دوست دارم در شهر باشم. دوست دارم سینما بروم و تفریح داشته
باشم. ولی شغل من اقتضا میکند سفرهای خیلی طولانی بروم و در حقیقت شغل من
ساختن فیلمهای سفر و ماجراجویی است، چه آنها که خودم جلوی دوربین هستم یا
فیلم افرادی را میسازم که کارهای خیلی جالب میکنند. بعد از اینکه
سفرهایم تمام میشود مدتها درگیر تدوین آن کار هستم و زندگی عادی دارم و
تا سفر بعدی زندگی عادی مانند سایر افراد دارم
رضا بیشتر عمرش را خارج از ایران گذرانده است. رضا پاکروان در رخداد (ایونت) «تهران تروال شو» با آوردن رکوردداران خارجی سفر و چهرههای سفر و ماجراجویی، تجربههای خوبی را در اختیار علاقهمندان قرار داد. بسیاری از افراد به دنبال این هستند که بدانند
چگونه میتوان ارزان سفر کرد و این ایونت در این رابطه بود که با موفقیت هم برگزار شد.